داشتن ۲۵ روایت از آشفتگی سیاسی ـ اجتماعی ناشی از تصمیم دولت برای سهمیهای و گران کردن بنزین در کشور، یعنی داشتن ۲۵ قلم و زاویه دید متفاوت که میتواند ما را با یک رویداد مهم و حوادث سهمگین آن آشنا کند. راویان «سنجابهای لهستانی» به یک تصمیم عجولانه و ناگهانی در شب میلاد نبیاکرم (ص) که زندگی طبقات ضعیف جامعه را تحت تأثیر قرار داده، سخت معترضاند. آنها با مردمی که از این تصمیم، آسیب دیدهاند، ابراز همدردی میکنند، اما به ناگاه با موج جدید و متفاوتی از اعتراض روبهرو میشوند که از صف مردم جداست و تخریب، آشوب و ناامنی کلیدواژه رفتاری آنهاست. این اعتراضها مردم را به خانههایشان میراند و میدان را برای جولان اغتشاشگران فراهم میکند.
در ۲۵ روایتی که با «چتر» به قلم حمید محمدی محمدی شروع میشود و با «اگر بودی!» نوشته محبوبه بلباسی خاتمه مییابد، نگرانی و اضطراب موج میزند و لابهلای این نوشتهها، ارزش امنیت کشف میشود؛ همان عنصر قیمتی که مجاهدان ما را تا سرحدات مقاومت، به سوریه و لبنان و عراق گسیل میدارد و شهدای بزرگی همچون حاج قاسم سلیمانی را در این مسیر تقدیم میکنیم.
«سنجابهای لهستانی» واکنش فوری جمعی از نویسندگان و روزنامهنگاران به اغتشاشات بنزینی آبانماه 98 است که تقریباً کار جمعآوری این روایات، با کمترین فاصله ممکن آغاز شده و محمدعلی جعفری ـ که قبلاً کتاب های آرام جان، عروسی لاکچری، سربلند، عمار حلب، قصه دلبری، خانه مغایرت و ... را نوشته ـ این مجموعه را جمعآوری کرده است.
این فوریت اگرچه میتواند با شتابزدگی مترادف باشد، اما روایات کتاب، همان مشاهدات عینی مورد نیاز برای تولید ادبی ـ هنری است که میتواند با تراشی هنرمندانه به آثاری فاخر و ارزشمند بدل شود. مثلاً اگر کسی بخواهد رمانی با شخصیتهای متنوع درباره ماجرای بنزینی آبان 98 بنویسد، میتواند از راویان همین کتاب به خوبی استفاده کند. حتی میشود با تلخیص روایات این کتاب، یک اثر سینمایی مهیج ساخت و به راویان کتاب، نقشهای گوناگون بخشید.
این در حالی است که ما هنوز کتابی درباره فتنه ۸۸ با آن گستردگی و پهنای تاریخی و سیاسی نداریم که روایتگر ساده و سالم و صالح اغتشاشات آن سال باشد. بنابراین، همین فوریت و گرد آوردن روایاتی از آشوبهای بنزینی ۹۸ قابل اعتنا و تحسین است.
نویسندگان کتاب «سنجابهای لهستانی» از اغتشاشات چند شهر روایت میدهند و در موقعیت و روایت آنها، تشابه و همانندی زیادی دیده میشود. راویان آن روزها، ماجرای آشوبها را عمدتا از چهار شهر تهران، اصفهان، شیراز و یزد گزارش میدهند و شهرهای دیگر در میان نویسندگان کتاب، تقریباً نماینده ندارند. در این همانندی، مادرانی هستند که بچههایشان به مدرسه یا مهد کودک رفتهاند و حالا با درگیریهای خیابانی، بین مادران و فرزندان و همسران جدایی افتاده است. این قصه تکراری میتوانست در اثر، یک راوی داشته باشد و از میان روایتهای رسیده، یکی ـ دو کار انتخاب و بقیه کارها کنار گذاشته شود.
بعضی روایتهای کتاب، فاقد قصه (به معنای ماجرا و گره) هستند و تا یک گزارش ساده تنزل پیدا کردهاند و بعضی روایتها، تلاش کردهاند با ملاتی از ادبیات، تزیین شوند. به طور کلی، گردآورنده کتاب میتوانست دست به انتخاب سختگیرانهتری بزند و علاوه بر زاویههای تکراری، متون نسبتاً کمارزش را از کتاب خود حذف کند. منتها چون در پی آن است که: «این حجم از آوار اطلاعات بر ذهن را ثبت کند؛ پیش از آنکه در شلوغی خاطر روزگار، فراموش شود.» سعی کرده کسی را فیلتر نکند و اجازه دهد نگاههای متنوع در کتابش حاضر باشند.
«سنجابهای لهستانی» راه را برای تکمیل این روایتها باز میکند و ممکن است ناشری چون انتشارات شهید کاظمی یا موسسات دیگر، دست به جمعآوری چنین خاطرات و روایاتی بزنند که متعلق به یک دیدگاه سیاسی خاص نیست و حتی اگر نویسندهای خلاق آن را نوشته، اما از حیث سیاسی، موضعمند و جانبدارانه نیست و روایتی خُلّص و مردمی به حساب میآید.
کتاب «سنجابهای لهستانی» در ۱۵۱ صفحه و شمارگان ۱۰۰۰ نسخه با قیمت ۲۰ هزار تومان روانه بازا نشر شده است.